آخرین مطالب
امکانات وب
در اوایل سال هشتم هجری که در بیشتر نقاط حجاز امنیت نسبی پدید آمده و ندای توحید به بسیاری از نقاط گسترش یافته بود؛پیامبر اکرم(ص)به فکر افتاد تا فشار دعوت خود را متوجه مرزنشینان شام کند و قلوب مردمی که در آن روز ها زیر سلطه ی قیصر حارث بن عمیر ازدی را با نامه ای روانه دربار شام نمود.فرمانروای مطلق شامات در آن روزگار «حارث بن ابی شمر غسانی»بود که به دست نشاندگی از قیصر در آن جا حکومت می کرد.وقتی سفیر پیامبر وارد شهر های مرزی شام گردید،«شرحبیل»که فرماندار سرزمین های مرزی بود از ورود وی مطلع گردید و او را در دهکده ی موته دستگیر نمود.پس از بازجویی کامل مشخص شد که سفیر حامل نامه ای از جانب پیامبر برای فرمانروایی مطلق شامات یعنی«حارث بن ابی شمر غسانی»است.شرحبیل برخلاف تمامی اصول اخلاقی و انسانی و سیاسی سفیر پیامبر را به شهادت رساند.پیامبر از جنایت شرحبیل آکاه گردیده و سخت متأثر شد و مسلمانان را با خبر نمود. از این رو سربازان خود را برای گرفتن انتقام از این زمامدار خودسر فراخوانید.مقارن با این جریان در ماه ربیع سال هشتم هجری،کعب بن عمیر غفاری از طرف پیامبر ماموریت یافت تا به همراه ۱۵نفر که همگی به سلاح تبلیغ مجهز بودند به سرزمین ذات اطلاح روانه شوند و اهالی آن جا را به آیین یکتاپرستی دعوت نمایند.سپاه تبلیغ در آن نقطه فرود آمد و با منطق نیرومند و محکم اسلام آنان را به اسلام دعوت نمودند اما ناگهان با مخالفت شدید مردم روبرو شده و همگی مورد حمله قرار گرفتند و در محاصره خود را یافتند.آنان سختکوشانه از خود دفاع نمودند و به شهادت رسیدند.فقط یک نفر از آن ها که با بدن مجروح در میان کشته شدگان افتاده بود نیمه شب از جای خود برخاست و راه مدینه را در پیش گرفت و جریان را به عرض پیامبر رسانید.کشتن سپاه تبلیغ و اعدام عده ای بی گناه باعث شد که در ماه جمادی فرمان جهاد صادر گردد و سپاهی مرکب از سه هزار نفر برای سرکوبی یاغیان و مزاحمان در لشکرگاه مدینه جرف گردهم آیند.پیامبر در جمع سپاهیان چنین فرمود:به نقطه ای که سفیر اسلام را کشتند می روید ئ آنان را مجددا به اسلام دعوت نمایید اگر پذیرفتند از انتقام خون صرف نظر کنید در غیر این صورت از خدا کمک طلبیده و با آنان نبرد کنید.هان ای سربازان اسلام!به نام اسلام جهاد کنید و دشمنان را ادب نمایید.